سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] آن که به عیب خود نگریست ، ننگریست که عیب دیگرى چیست ، و آن که به روزى خدا خرسندى نمود ، بر آنچه از دستش رفت اندوهگین نبود ، و آن که تیغ ستم آهیخت ، خون خود بدان بریخت ، و آن که در کارها خود را به رنج انداخت ، خویشتن را هلاک ساخت ، و آن که بى‏پروا به موجها در شد غرق گردید ، و آن که به جایهاى بدنام در آمد بدنامى کشید ، و هر که پر گفت راه خطا بسیار پویید ، و آن که بسیار خطا کرد شرم او کم ، و آن که شرمش کم پارسایى‏اش اندک هم ، و آن که پارسایى‏اش اندک ، دلش مرده است ، و آن که دلش مرده است راه به دوزخ برده . و آن که به زشتیهاى مردم نگرد و آن را ناپسند انگارد سپس چنان زشتى را براى خود روا دارد نادانى است و چون و چرایى در نادانى او نیست ، و قناعت مالى است که پایان نیابد ، و آن که یاد مرگ بسیار کند ، از دنیا به اندک خشنود شود ، و آن که دانست گفتارش از کردارش به حساب آید ، جز در آنچه به کار اوست زبان نگشاید . [نهج البلاغه]

به نام او که هستی ام از اوست

من خنده ام را به همه آموختم و قطرات اشک را از گو نه هایم باک کردم من سعادت را با خنده ام به همه نشان دادم اما هیچ کس ندید که من بیشتر از همه می گریم حتی در آن لحظات که صدای خنده ام همه را به خنده وا داشت همه را شاد کرد.

اما هیچ کس ندید که غمگین تر از همه من هستم دنیای بر خون دلم را بیش هیچ کس نگشودم و قطرات اشک را باک کردم در حالیکه آن چنان در دل می گریستم که اگر کسی گوش به گریه ام میداد هرگز گریستن را فراموش نمی کرد .هیچ کس نفهمید در بس این چهره شاد دل بر درد خود را در سینه ام بنهان کرده ام همه در حالیکه شادی را از من می آموختند از کنار دل بر دردم بی صدا و آرام گذشتند....




الهام ::: شنبه 85/11/7::: ساعت 10:49 عصر

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 33


بازدید دیروز: 2


کل بازدید :68553
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<<
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>موسیقی وبلاگ<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<